lördag 8 augusti 2015

عشق چه‌ها نمی‌کند!



عشق چه‌ها نمی‌کند!


عشق چه‌ها نمی‌کند!
دستِ مرا گرفته در دست و رها نمی‌کند.
هرچه نهیب می‌زنم، باز حیا نمی‌کند.
عشق چه‌ها نمی‌کند!

می‌بَرَدم درونِ آن خانه و پرده می‌کشد،
گوشِ دلم که حرفِ او گوش نکرده می‌کشد.
گویدش: آنکه دل دهد، چون و چرا نمی‌کند.
عشق چه‌ها نمی‌کند!

شمع فروزد و فروزد دلم از لقای خود،
موزه ز پای من کَند، چاک زند قبای خود.
عاشقِ زار (گویدم) فکرِ قبا نمی‌کند.
عشق چه‌ها نمی‌کند!

گویدم: آنچه شد مپندار همه به سهو شد
بر لبِ بامت آفتاب آمد و رفت و محو شد
عشق جوان کند تو را، عشق خطا نمی‌کند.
عشق چه‌ها نمی‌کند!

پای فشردگانِ عشقیم و ز سر گذشتگان،
برخیِ عشق و تا فنا رفته و بازگشتگان.
کیست که عاشق است و جان جمله فدا نمی‌کند؟
عشق چه‌ها نمی‌کند!
عشق چه‌ها نمی‌کند!


سعید یوسف، 1/5/2015، شیکاگو


Inga kommentarer:

Skicka en kommentar